اگه بخوایم زندگی امروزی رو با اون چیزی که ٢٠ سال پیش تجربه میکردیم مقایسه کنیم، احتمالاً اولین چیزی که به ذهن خیلیهامون میرسه نوع ارتباطمون با آدمها و دنیای اطرافمونه که بیشتر شکل بصری به خودش گرفته. اگه بخوام سادهتر بیانش کنم، باید برگردم به دورهای که نسلهای اول گوشیهای تلفن همراه وارد زندگیمون شده بودن و نوع ارتباطمون رو باهمدیگه برای همیشه تغییر دادن. برای مثال، موقع سفر دیگه نیازی نبود هرچند کیلومتر یکبار یکی از سهتا ماشینی که باهم عازم سفر بودن، توی مسیر توقف کنه و جفت راهنما رو روشن کنه و امیدوار باشه که ماشینهای همراهش اون رو دیدن و گمش نکردن. به لطف تلفنهمراه، اون فرد حالا دیگه میتونست با شمارۀ رانندۀ ماشین دیگه تماس بگیره و از موقعیتش مطلع بشه. اگه بخوایم این مسیر روی یه نمودار بررسی کنیم و به زمان حال برسیم، الآن جایی هستیم که میتونیم یه گروه در WhatsApp درست کنیم و لایو لوکیشن بفرستیم و نگران جاموندن و گمشدن همراهانمون نباشیم. اما خب قسمت جذاب ماجرا اینه که داستان پیشرفت در تکنولوژی به همینجا ختم نمیشه و میدونیم که این نمودار زمانی همچنان ادامه داره.
برگردیم به دو سال پیش… شروع همهگیری کووید ١٩ و قرنطینه! اغلب افراد شاغل و محصل خونهنشین شدن، کلاسهای مدرسه و دانشگاهها لغو شدن و همه دنبال پیداکردن راهحلی برای این معضل جدید بودن. راهحل موقت برای کلاسهای مدرسه و مؤسسات آموزشی استفاده از گروههای WhatsApp بود که البته با پیشرفت این ویروس و تکثیرش در سراسر دنیا، همه بهفکر راهحلهای بهتری افتادن. این شد که خیلی از کلاسها کمکم فعالیتشون رو روی پلتفرمهای مختلفی مثل ادوبی کانکت ازسرگرفتن و کلاسها بهصورت مجازی برگزار شدن تا دانشآموزها و دانشجوها این خیال خام رو از سرشون بیرون کنن که آموزش قراره تعطیل بشه! 😄
نتیجه چی شد؟ کمکم جلو رفتیم و به این سیستم عادت کردیم و الآن به جایی رسیدیم که خیلیهامون ترجیح میدیم بهصورت مجازی سرکلاس حاضر باشیم تا بخوایم ساعتها پشت ترافیک بمونیم و با خستگی سرکلاس حضوری بشینیم.
البته نباید فراموش کنیم که کووید ١٩ این شرایط رو به همۀ ما تحمیل کرد. انگار که توی این دوسال مجبور شدیم خودمون رو با سرعت بیشتری با تکنولوژی که برای اهداف مختلف، ازجمله یادگیری درخدمت ماست مطابقت بدیم. سؤالی که اینجا مطرح میشه اینه که آیا این شکل آموزش و یادگیری نهایی شده و این همون چیزیه که قراره ١٠ سال آینده رو باهاش جلو بریم؟ نشستن پشت لپتاپ و گوشدادن به صحبتهای معلم و ارتباط گرفتن و گاهی هم صحبتکردن؟ شما چی فکر میکنید؟ آیندۀ یادگیری و آموزش چه شکلیه؟
برای جواب دادن به این سؤال شاید بد نباشه با تعریف جدیدی که مارک زاکربرگ، یکی از بنیانگذاران فیسبوک ارائه داده، آشنا بشیم. متاورس، که مدیران فیسبوک اون رو بزرگترین تحول از زمان راهاندازی اینترنت موبایل میدونن، یک جهان آنلاینه که در اون با درآمیختن دنیای واقعی و اینترنت، کاربرها این امکان رو پیدا میکنن که در کنار هم کار کنن، بازی کنن و بااستفادهاز هدستهای VR یا «واقعیت مجازی» با هم ارتباط برقرار کنن؛ ارتباطی از یه جنس متفاوت.
البته که وقتی صحبت از واقعیت مجازی میشه باید بدونیم که این تعریف چیز جدیدی نیست و همین حالا هم کاربرد عمومی داره. تعریفی که از متاورس ارائه شده چیزی فراتر از تجربۀ واقعیت مجازی و تماس تصویری با عزیزانمون در اون طرف مرزهاست. یعنی چطوری؟ هنوز نمیشه جزئیات دقیقی از شکل زندگی و ارتباطات ما در متاورس ارائه داد، اما طبق توضیحات مارک زاکربرگ، ما بهعنوان ساکنین این جهان آنلاین امکان اضافهکردن یک شئ یا کاراکتر دیجیتالی رو به فضا داریم و میتونیم فضایی رو که درونش هستیم انتخاب کنیم و به شیوهای که دوست داریم طراحیش کنیم. نکتۀ جالبی که مارک زاکربرگ توی ویدیوی توضیحاتش دربارۀ متاورس بهش اشاره کرد، تجربهای نزدیک به حس لمس فیزیکی توی بعضی از فضاها مثل فضای بازی یا کار گروهی واقعیت پیدا میکنه که اگه اینطور باشه قطعاً تجربۀ فوقالعادهایه.
حالا یهکم از این جزیرۀ ناشناخته فاصله بگیرید اما خیلی ازش دور نشید چون میخوایم برگردیم به سؤالی که دو تا پاراگراف قبلتر مطرح کردم. «آیندۀ یادگیری و آموزش چه شکلیه؟» بیاید با هم بررسی کنیم و ببینیم با پیدایش متاورس یادگیری و آموزش دستخوش چه تغییراتی میشه.

محتوای آموزشی
محتوای آموزشی شامل تمام مطالبیه که برای یادگیری در قالب فرمتهای مختلف ارائه میشه. از اولین و ابتداییترین فرمت، یعنی نسخۀ فیزیکی کتاب، میرسیم به فایل pdf و اسلایدهای PowerPoint که امکانات صوتی و تصویری بیشتری رو نسبت به کتابهای فیزیکی بهمون میدن، فضای فیزیکی اشغال نمیکنن، همهجا در دسترسمون هستن و امکان ویرایش و اصلاح توشون وجود داره.
با اضافهشدن پلتفرمهایی مثل BigBlueButton که توی مدرسۀ آنلاین لینگمی هم ازش استفاده میشه، امکانات بیشتری بهصورت آنلاین دراختیار معلم و دانشآموز قرار میگیره که میتونن از فایلهای صوتی و تصویری سرکلاس استفاده کنن و تجربۀ متفاوتی از یادگیری مجازی داشته باشن. سادهترین مثالش هم تستها و تمرینهای آنلاینه که سرکلاس و در حضور معلم بهشون پاسخ میدن یا وایتبورد مجازی کلاس که میتونن جواب تمرینها رو روش بنویسن.
با درنظر گرفتن امکانات فعلی و راهی که تا اینجا اومدیم، و البته وعدههایی که متاورس بهمون داده، شاید بتونیم به اون تجربۀ نزدیک به تجربۀ فیزیکی لمس اشیاء توی یه کلاس درس مجازی در متاورس نزدیک بشیم. قطعاً انتظار میره که هولوگرام سهبعدی نقش مهمی توی کلاسهای درس پیدا کنه و مثلاً برای بررسی آناتومی انسان، دیگه محدود به یه تصویر دوبعدی توی کتاب درسی نباشیم و بتونیم از همۀ زوایا آناتومی انسان رو جلوی چشممون ببینیم. بهعلاوه، تجربۀ حضور دربین همکلاسیهامون با استفاده از آواتارهایی که خودمون طراحی کردیم و تجربۀ استفاده از امکانات یک کلاس پیشرفته که قطعاً دیگه هیچ شباهتی به شکل فعلی کلاسهای فیزیکی ندارن، چیزی فراتر از تصورمون از آیندۀ کلاسهای مجازیه. فکر میکنید با اون شکل تجربه چقدر فاصله دارید؟
انسان یا ربات؟ مسئله این است!
تابهحال فکر کردید که اگه یه ربات بهخوبی معلمتون سرکلاس حضور داشت، چقدر داستان فرق میکرد؟ تصور کنید در آینده رباتهای انساننما جایگزین معلمها بشن. فکر میکنید بتونن جانشینان خوبی برای معلمهایی از جنس خودتون باشن؟
حالا بیاید داستان رو پیچیدهتر کنیم؛ اگه بین همکلاسیهاتون ربات خرخون یا ربات بچهتنبل هم حضور داشته باشه، چه حسی بهتون دست میده؟ فکر میکنید بتونید باهاشون بهخوبی انسانها ارتباط برقرار کنید؟ فکر میکنید یه ربات معلم بتونه پاسخگوی تمام نیازهای علمی شما در کلاس درس باشه؟ یا اگه یه روز حالتون خوب نبود و نیاز داشتید از معلم رباتتون حرفهای اطمینانبخش بشنوید، فکر میکنید بتونه از پسش بربیاد؟
امکانات آموزشی
کمکم باید قبول کنیم تمام چیزهایی که توی فیلمهای علمی-تخیلی دیدیم و فراتر از حد تصورمون بودن، دارن به واقعیت میپیوندن و توی سالهای آینده باید منتظر اون روزی باشیم که اون گجتهایی رو که توی فیلمهای موردعلاقهمون میدیدیم توی خونههامون داریم!
احتمالاً اگه بخوایم پا به دنیای متاورس بذاریم، یا شاید بهتره بگم متاورس رو بیاریم به خونههامون، یکی از اون گجتها باید هدسِت VR باشه تا بتونیم از واقعیت مجازی به اون شکلی که بهمون وعده داده شده استفاده کنیم. امیدوارم این تجربه هرچی که هست، چیزی فراتر از اون تجربهای باشه که در سینماهای هشتبعدی و نُهبعدی در شهربازیهای ایران داشتیم! 😉
زمان و مکان دیگه معنی نداره!
یعنی چی؟ یعنی برای شرکت در کلاسها دیگه محدودیت زمانی و مکانی نداریم و فقط کافیه بتونیم دسترسی به فضای کلاس داشته باشیم تا یادگیری اتفاق بیفته. اما واقعاً همچین چیزی ممکنه؟ طبق مقالهای که در وبسایت Forbes منتشر شده تحت عنوان What Does The Future Look Like For Online Learning چیزی که باید از کلاسهای مجازی در آینده انتظار داشته باشیم، چیزی نزدیک به این شعاره که:
«یادگیری در هرجا، هر زمان، و به هر وسیلهای»
قطعاً مفهوم قشنگیه ولی نیازمند زیرساخت و امکاناتیه که باید دید آیا همۀ مردم دنیا میتونن به یک اندازه بهشون دسترسی داشته باشن؟
همسانسازی در آموزش
این یعنی چی؟ بیاید تصور کنیم این امکانات برای همه فراهم شده. چه اتفاقی میافته؟ وقتی که ارتباط من با دنیای پیرامونم محدود به ایران نیست، بهعنوان یک دانشجوی ادبیات انگلیسی، میتونم این امکان رو داشته باشم که بهصورت مجازی سرکلاس اساتیدی بشینم که در بهترین دانشگاههای دنیا تدریس میکنن. تصویر جذابیه، اینطور نیست؟
اگه قرار باشه بهعنوان یه شهروند جهانی در متاورس حضور داشته باشم و توانایی خودم رو بهعنوان یه دانشجوی پرتلاش (و البته کمی هم باهوشتر از یه فرد عادی) برای حضور در یک فضای آکادمیک اثبات کنم، توی این جهان مجازی احتمالاً دیگه مرز کشورها نباید سد راه من باشه و بتونم در هر کورس آنلاینی شرکت کنم و از تجربۀ اساتیدی استفاده کنم که شاید حضور در کلاس فیزیکی اونها بدون متاورس ممکن نباشه! تصور کنید این رویا حقیقی بشه و جغرافیا دیگه هیچ دخالتی در سرنوشت ما نداشته باشه…! فقط تصور کنید!
حرف آخر
با هر تغییر و اضافهشدن هر مفهوم جدیدی به دنیای تکنولوژی میشه رویکرد متفاوتی به آینده داشت. با انتشار اخبار مربوط به متاورس، خیلیها ترسیدن، خیلیها اون رو کلکی برای سرمایهاندوزی سرمایهدارها دونستن، عدهای هم استقبال کردن و شگفتزده شدن. اما واقعیت اینه که درنهایت همۀ ما به این تغییرات عادت میکنیم و یاد میگیریم که چطور اونها رو وارد زندگی روزمرهمون کنیم؛ همونطور که به صفحۀ لمسی گوشیهای هوشمندمون یا به دیدن تصویر دوستی که از کشوری فرسنگها دورتر از ما باهامون تماس گرفته و تصویرش رو درست در همون لحظه میبینیم، عادت کردیم.
شاید لازم باشه بعد از خوندن این پست چشمهاتون رو ببندین و به تمام غیرممکنهایی فکر کنید که قراره با شکلگیری متاورس ممکن بشن. اصلاً بیاید به این فکر کنیم که تجربۀ خوندن همین پست ١٠ سال دیگه چطوری میشه؟
خیلی مطلب خوبی بود
😊✌️🌻
مطلب خیلی جالبی بود و من رو به فکر وا داشت . این موضوع قطعا یه روزی عملی میشه و اگر به خوبی کنترل بشه حتما پیشرفت علمی و آموزشی هم اتفاق می افته ولی متأسفانه من این آینده رو در کشور خودمون خیلی دور میبینم کشوری که دولتش به فکر طرح صیانت از فضای مجازی هست به جای اینکه دغدغه تهیه موبایل و تبلت و اینترنت پر سرعت برای دانش آموزان و دانشجویان مناطق فقیر نشین رو داشته باشه ، کشوری که یک قدم از تکنولوژی عقب تره و به جای اینکه به راه اندازی شبکه های اینترنتی نوین برای آموزش اقدام کنه به ساخت مدرسه های زیر سطح استاندارد جهانی در مناطق قحطی زده سیستان و بلوچستان افتخار میکنه … به هر حال تصور پیدایش متاورس برام امکان پذیره اما تو خیلی از کشور ها با تاخیری طولانی به وقوع می پیونده ، ممنون از وبسایت خوب لینگمی و این مقاله جذاب 🧡
حق با شماست. طرح صیانت خلاف این جریان حرکت میکنه اما باید دید در آینده چطور میتونیم خودمون رو به این جریان متصل کنیم.
مطلب خوبی بود 🌹
😊🌻
سلام خدمت دوستان عزيزم كه مجدانه در حال تلاش براي آموزش و يادگيري ديگران در تلاش هستند. مقاله تان را مطالعه كردم خيلي خوب بود و از اين قسمت بيشتر خوشم اومد (تصور کنید این رویا حقیقی بشه و جغرافیا دیگه هیچ دخالتی در سرنوشت ما نداشته باشه…! فقط تصور کنید!) من يكي از دوستانم از همين روش در يكي از دانشگاه هاي مجازي آلمان ثبت نام كرد و براي ترم دوم ديگه عازم آلمان شد.
تكنولوژي جديد مي تونه موثر باشه اگر در موردش مثبت بيانديشيم و استفاده صحيح انجام بدهيم. فقط در ايران محدوديت هايي وجود دارد كه اونم بخاطر بحث تحريم ها است و اين مسئله به نوعي مودا محسوب مي شود.
دوست عزیز، خوشحالم که این مطلب براتون مفید بود. 😊🌻