
توی این پست میخوام چندتا فیلم جالب رو بهتون معرفی کنم.
۱. (Private Life (2018
تامارا جنکینز (Tamara Jenkins) بعد از تجربهٔ موفق و قابلاحترامش در فیلم «خانوادهٔ سَوِج» (The Savages)، در جدیدترین تجربهٔ خودش درام خوب و تماشایی دیگهای رو خلق کرده. فیلمی که نتفلیکس پشتش بوده، ولی با توجه به موضوع جذاب و مهمی که داره، جزو فیلمهای دستکمگرفتهشدهٔ چند سال اخیره.
«زندگی خصوصی» دست روی موضوع حساسی گذاشته که دغدغهٔ خیلی از زوجها بوده و هست: تلاش برای بچهدارشدن. بااینوجود، فیلم نخواسته در روند این پروسه امید واهی به بینندهش بده. بنابراین، شما رو با همهٔ بد و خوب ماجرا آشنا میکنه، نه فقط بخش شیرین و لذتبخشش!
برای دیدن صفحهٔ IMDb فیلم روی تصویر بالا کلیک کنید.
کارگردان بهخوبی لایههای متفاوت یه زندگی مشترک رو به بیننده نشون میده و اون رو به سمت پرسیدن سؤالهایی که دلش میخواد بیننده از خودش بپرسه هل میده: «آیا نهایتاً این همه تلاش واقعاً لازم بود؟ آیا توی این تلاشها و فداکاریها و هزینهها بخشی از خودمون رو جا نذاشتیم؟ آیا میتونیم باز هم به قبل این اتفاقات برگردیم؟»
فیلم با وجود داشتن رگههایی از طنز، نخواسته یه فیلم شاد و مفرح باشه. توی این فیلم بهطور خیلی واقعی، صریح، و بیرحمانهای تلاشهای یه زوج رو در جهت بچهدارشدن به تماشا میشینیم، و ازاونجاییکه قرار نیست همیشه توی همهٔ فیلمها همهچیز آسون و لذتبخش باشه، «زندگی خصوصی» درام خیلی تأثیرگذارتریه.

Paul Giamatti, Kathryn Hahn — Private Life (2018)
۲. (Ready or Not (2019
«آمادهای یا نه» فیلمی در سبک کمدی ترسناکه (horror comedy) که به مصائب ازدواج با یه خونوادهٔ ثروتمند میپردازه. فیلم از پیچیدگی خاصی برخوردار نیست و حتی میشه گفت شخصیتپردازی خوب و بینقصی هم نداره، اما در سبک خودش یه فیلم سرگرمکننده و هیجانانگیزه.
روند فیلم طوریه که فکر میکنید میتونید همهچیز رو پیشبینی کنید، اما چیزهای غیرقابلپیشبینی و بانمکی هم در جایجای فیلم گنجونده شده. فیلم در لوکیشن محدود و با تیمی کمترشناختهشده ساخته شده و البته که نخواسته اثر موندگاری هم باشه.

برای دیدن صفحهٔ IMDb فیلم روی تصویر بالا کلیک کنید.
ریتم فیلم خیلی سریعه، نیمهٔ دوم فیلم بار کمدی اون خیلی بیشتر میشه، و در انتها به اوج خودش میرسه، جوری که شاید به نظرتون مسخره بیاد، اما تخیلات نویسنده رو تحسین میکنید. درنهایت، از این فیلم انتظار یه ساعت و نیم سرگرمی به شیوههای مختلف داشته باشید و نه بیشتر.

Ready or Not (2019)
۳. (The Way Back (2020
«راه بازگشت» درام ورزشی جدیدی با بازی بن افلک (Ben Affleck) هست که درواقع بیشتر از حد انتظار من خوب بود. در سرتاسر فیلم، احساسات منفی شما رو احاطه میکنن—مثل حسی که در صحنهٔ تلخ شکستهات داری، چه وقتی تیمت میبازه و چه وقتی که در زندگی شخصیات هم شانسی نداشتی—ولی زیبایی فیلم اینجاست که دریچهٔ امید رو نمیبنده و همزمان که به درون زندگی این شخصیت کشیده میشید، دلتون میخواد یه جوری بهش بفهمونید که باز هم میتونه جون بگیره و ادامه بده.
برای دیدن صفحهٔ IMDb فیلم روی تصویر بالا کلیک کنید.
بن افلک خودش هم مدتی با مسئلهٔ الکل و اعتیاد بهش دستوپنجه نرم میکرد و این فیلم یهجورهایی براش بازپروری بهحساب میاومد، و خیلی بهتره که بازی آدمی رو ببینید که میدونید خودش هم چنین شرایطی رو تجربه کرده، و فکر میکنم با این فیلم بهترین و واقعیترین تجربهٔ بازیگری خودش رو رقم زد چون توی این فیلم قرار نبود نقش کسی رو جز خودش بازی کنه و قرار نبود به این نقش پروبالی بده، جز همون که بهش گذشته.
و این خودتبودن و سادهبودن تلاش بیشتری میطلبید. به طرفدارهای فیلمهای درام ورزشی حتماً پیشنهاد میکنم این رو فیلم رو ببینن.

The Way Back (2020)
۴. (The Art of Racing in the Rain (2019
«هنر مسابقه در باران» یه فیلم لطیف و حالخوب/بدکن خونوادگیه، بهخصوص برای کسانی که حیوون خونگی دارن، چون فیلمیه که به روابط بین انسان و سگ میپردازه، و نکتهٔ جالبش اینه که داستان از زبان یه سگ روایت میشه.
ما از نگاه یه سگ به تماشای دنیا میشینیم—به اینکه چطور وارد یه خونواده میشه، چطور بهشون احساس نیاز میکنه، چطور عاشقشون میشه، چطور حسودی میکنه—و چی جالبتر از این که دنیا رو از نگاه موجودی ببینی که از جنس تو نیست ولی سالهاست عضوی از خونوادهٔ تو یا خیلیهای دیگهست؟
برای دیدن صفحهٔ IMDb فیلم روی تصویر بالا کلیک کنید.
شاید برای اونهایی که قادر به درک رابطهٔ بین حیوون و انسان نیستن، فیلم احساسی و غیرقابلباوری بهنظر بیاد، ولی برای اونهایی که این عشق رو درک کردن و مزهش رو چشیدن، به یکی از تجربههای موندگارشون تبدیل خواهد شد—نه به موندگاری فیلم معروف «هاچی» (Hachi: A Dog’s Tale) در ستایش رابطهٔ انسان و سگ، ولی قطعاً از دیدنش پشیمون نخواهید شد.

The Art of Racing in the Rain (2019)
۵. (Honey Boy (2019
داستان فیلم «هانی بوی» برگرفته از یه زندگی واقعیه، و داستان پسربچهای رو روایت میکنه که نتونسته از آسیبهای روانیای که از طرف پدرش بهش تحمیل شده بهخوبی گذر کنه و حالا بزرگسالی پر از مشکلی رو پشتسر میذاره.
روایت فیلم غیرخطیه (nonlinear) و مدام بین گذشته و حال درحال چرخشه. شاید براتون جالب باشه که بدونید پشت این پسر عزیز چه قصهٔ غمگینی پنهان شده. فیلم روایتی از زندگی بازیگر معروف هالیوود شایا لِبافه (Shia LaBeouf)—بازیگری که شاید طی ده سال اخیر بیشتر دیده شده، اما از کودکی در صنعت سینما فعال بوده.
برای دیدن صفحهٔ IMDb فیلم روی تصویر بالا کلیک کنید.
شایا لباف توی این فیلم، که فیلمنامهش رو خودش نوشته، نقش پدر خودش رو بازی میکنه. لباف به دنبال زندگی سختی که در کودکی تجربه کرده، طبیعتاً بزرگسالی عادیای هم نداشته و مدتی در مرکز توانبخشی (rehab) بستری بوده، و این فیلمنامه رو هم اونجا نوشته.
«هانی بوی» شبیه یه جلسهٔ رواندرمانی عمیقه که تهش شاید حتی حالت خوب نشه، اما حداقل سبک شدی چون تونستی راجع به چیزهایی که آزارت میدادن با کسی صحبت کنی—شبیه یه شعر غمگین که شاید هرکسی بخونه دلش بگیره، ولی تو با نوشتنش از حسهای بدی که داشتی رها شدی.
فکر میکنم برای خود لباف هم همچین حسی داشته.

Honey Boy (2019)
اگه هرکدوم از این فیلمها رو دیدید، یا اگه اخیراً فیلم جالبی دیدید که فکر میکنید ما هم باید ببینیم، حتماً نظرتون رو با ما و بقیه درمیون بذارید!